متن سخنرانی استاد عالی – هفتم محرم ۹۸

متن سخنرانی استاد عالی – هفتم محرم ۹۸

خانه / پیشنهاد / متن سخنرانی استاد عالی – هفتم محرم ۹۸

تاریخ:۱۳۹۹/۰۵/۲۷

متن سخنرانی استاد عالی – هفتم محرم ۹۸


متن سخنرانی استاد عالی – هفتم محرم ۹۸

یکی از آثار رفاقت و محبت خدا این هست که آدم نسبت به فعل خدا و تقدیرات الهی راضی می شود. وقتی که آدم این را باور داشته باشد که خدایی دارد عالم را مدیریت می کند که رفیق او هست و مصالح او را از خودش بهتر می داند. ماها مصلحت خودمان را نمی دانیم. ماها نمی دانیم تا ابد و زندگی ابدی ما چه چیزهایی هست که به نفع ما است و چه چیزهایی هست که ضربه به ما می زند. ما اینها را نمی دانیم و از پشت پرده ها خبر نداریم ولی اگر این را باور داشته باشیم که خدایی که خالق عالم هست، مصلحت ما را تا ابد می داند چیست، چی به نفع ما است و چی به ضرر ما و از ما به خود ما مهربانتر است و اصلا خالق مهربانی است چنین کسی هست که دارد عالم را مدیریت می کند نسبت به مقدرات خدا و فعل خدا راضی می شود. و تسلیم می شود و این خیلی مقام بلندی است؛ مقام تسلیم و رضا بالاترین مقامی است که یک بنده ی خدا می تواند به آن برسد.(صوت روز هفتم محرم)

ببینید آدم هایی که خدا را قبول دارند نسبت به خدایی خدا و مدیریت خدا در این عالم سه دسته اند.

۱- خدا را فقط خالق می دانند نه ربّ

بعضی از آدم ها خدا را قبول دارند ولی فقط به عنوان خالق، خدایا! خلق کردی ممنونت هستیم دیگر کنار بنشین و در زندگی ما دخالت نکن. خودمان بلد هستیم چه کار کنیم، خودمان عقلمان می رسد که در اقتصادمان، در درس خواندنمان، در شهرمان، مدیریتهای شهریمان خودمان می توانیم کارمان را پیش ببریم. احتیاج به دستور تو و احتیاج به دین نداریم.

خدا را به عنوان ولی، سرپرست، رب که بیاید ربوبیت کند، تربیت کند، دستور بدهد، به هیچ وجه زیر بار نمی روند. می گویند خودمان عقلمان می رسد. می توانیم خودمان، در عرصه ی زندگی نیاز به دین نداریم شبیه شیطان.

ببینید شیطان خدا را به عنوان خالق قبول داشت این در قرآن است. خدا را به عنوان خالق قبول داشت لذا به خدا عرض کرد خلقتنی من نار و خلقته من طین من را از آتش خلق کردی آدم را از گل خلق کردی، من بر او سجده کنم؟!! ببینید به خالقیت خدا اعتراف می کند خالقیت خدا را قبول داشت پس شیطان مشکلش چی بود؟ جایی که خدا دستور داد اسجدوا لادم که سجده بر آدم کنید آنجایی که دستور خدا آمد و برایش تکلیف تعیین کرد، زیر بار تکلیف نرفت، به هیچ وجه بر نمی تابید. حتی آخرت را هم قبول دارد که گفت من را تا قیامت زنده بدار و به من مهلت بده. خب شیطان که خالقیت را قبول دارد، آخرت را هم قبول دارد چه چیزی را قبول ندارد. خدا را به عنوان خالق قبول دارد اما به عنوان رب و مربی و مدیر قبول ندارد که خدا باید بگوید چه کار بکن چه کار نکن. خدا باید مصالح ما را تشخیص دهد. دستورات خدا را قبول ندارد لذا زیر بار دستور به سجده برای آدم نرفت. گفت من آدم را سجده نمی کنم، خودت را سجده می کنم ولی آدم را نه. آنچنان سجده ای برای تو سجده می کنم که احدی آنطور تو راعبادت نکرده است. خدا فرمود من به عبادت تو نیاز ندارم انما اُعبَد من حیث ارید لا من حیث تُرید من می خواهم تو من را بندگی کنم از راهی که من می گویم نه از راهی که تو میگویی. آن راهی که من می گویم این است که نسبت به ولی خدا و انسان کامل که آدم هست و معصوم است سر فرود بیاوری و خضوع داشته باشی. از طریق او به من برسی نه خودت مستقلا.

خب شیطان این را قبول نکرد و رجم شد. مقصودم این است که شیطان خدا را قبول دارد ولی خدایی خدا و مدیریت خدا را را قبول ندارد و زیر بار دستور خدا نمی رود.

بعضی از انسان ها هم همینطور هستند. کم هم نیستند. می دانید الان شاید بشود گفت اکثریت انسان هایی که در دنیا هستند همانی که ما می گوییم سکولار، سکولار یعنی همین که خدا را قبول دارد اما خدا را به عنوان خالق قبول دارد اما خدایی که بیاید در زندگی من و در همه ی عرصه های زندگی در اقتصاد و بازار، در دانشگاه، در هنر، در ورزش، در تفریح، در روابط اجتماعی، در روابط خانوادگی و همه ی عرصه های زندگی خدا بیاید بگوید چه کار بکن، چه کار نکن، نخیر. عقل ما می فهمد، ما عقل داریم و خودمان می دانیم چه کنیم.

ببینید دنیای سکولار یک فرهنگ غالب است نه فقط در کشورهای غیر اسلامی، بلکه در بعضی از اسلامی مثل ترکیه و امثال اینها این فرهنگ را دارند اینها نمی گویند خدا نیست نه می گوید خدا هست ما هم مخلصش هستیم، روزهای یکشنبه کلیساها بسته نیست در کشورهای مسیحی نشین اگر کسی بخواهد به آنجا برود در اتاقهای اعتراف، اعتراف کند و توبه کند درش باز است. اینها قبول دارند خدا هست اما خدا را فقط به عنوان خالق قبول دارند، اینطور نیست که بر اساس اسلام کشور را اداره کنند. البته ماها اگرچه اعتقاد داریم که خدا همه کاره است ولی خب متأسفانه خیلی ازجاهایی که در کشور هست اسلامی اداره نمی شود اما به هر حال اعتقاد داریم که باید آنطور اداره شود اگرچه در عمل این کار را نمی کنیم. مدیران ما اعتقادش را دارند ان شاء الله. بنابراین یک دسته از آدمها اینطور هستند. خب همانطور که در رابطه با شیطان خدا فرمود کان من الکافرین او کافر بود انسانهایی هم که زیر بار دستورات الهی نمی روند این کفر است دیگه، فقط خدا رابه عنوان خالق قبول دارد ولی اینکه خدا را به عنوان سرپرست زندگیش و اینکه تعیین کند حلال و حرام زندگیش را، دستور بدهد در مسائل زندگی، او را قبول نداشته باشد این هم کفر است کان من الکافرین. این دسته را کنار بگذاریم.

۲- خدا را خالق و ربّ می دانند ولی راضی به تقدیرات یا دستورات او نیستند

دسته دوم انسان ها که من تقاضا می کنم این را بیشتر عنایت کنید چون بسیاری از ماها در این دسته ی دوم هستیم. دسته دوم کسانی هستند که خدا را کاملا قبول دارند هم به عنوان کسی که خلق کرده و به عنوان کسی که ولی و سرپرست و همه کاره است، خدا همه کاره است.

هم در عالم تکوین و عالم هستی مقدرات دست خدا است، مرگ دست خداست، حیات دست خداست، رزق دست خداست، شفا دست خدا است، بیماری دست خداست، یعنی این مقدرات را خدا در عالم تکوین و هستی تقدیر می کند

هم در عالم تشریع و شریعت، عالم حلال و حرام و قوانین، خدا قانونگذار است که چی حلال است و چی حرام. این کار را اینطور انجام بده، آن کار را آن طور انجام نده، مثلا معامله شما اینطور حلال است و آن طور حرام است، ارث شما چطور باشد، طلاقتان چطور باشد، ازدواجتان چطور باشد.

این دسته دوم همه اینها را قبول دارند که خدا هم در عالم تکوین همه کاره است هم در عالم تشریع و شریعت همه کاره است.

منتهی گیر این دسته دوم که خیلی از ماها از این دسته ی دوم هستیم می دانید چیست؟ گیرش این است که یک جاهایی زیر بار آن تقدیرات الهی یا دستورات الهی نمی روند، راضی نیستند، با خدا درگیر می شوند. می دانند خدا این تقدیر را کرده، خدا این دستور را داده امادر عین حال راضی نیستند، گله دارند، با خدا هم یک جاهایی درگیر می شوند.


گالری


صحن انقلاب